الهی، در این حجم سبز، بی رمق تر از نی نای چوپانی که تمام بره هایش را به تاراج زمان سپرده است تو را صدا می کنم، دست گیرم نشوی از هزار هزار فرسنگ فاصله ناامیدی سقوط می کنم ، دستم بگیر، همینجا ، در همین لحظه های رنگ و رو رفته کم نور که بودنم را مجالی نیست جز به نور تو ، ای نوری که هر نوری به تو روشن است و ای امید امیدواران
- ۰ نظر
- ۲۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۷