جبر و اختیار
در حدیثی قدسی خداوند خطاب به داوود نبی می فرماید :«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى دَاوُدَ علیهالسلام یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ وَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِید»؛ ای داوود! من چیزی را اراده میکنم و تو هم چیزی را قصد میکنی و واقع نخواهد شد مگر آنچه که من اراده کردهام. پس اگر به آنچه من اراده کردهام تسلیم شوی و تن بدهی، هر آنچه را اراده کنی به تو میدهم و اگر به آنچه من اراده کردهام تسلیم نشوی. تو را در راه آنچه اراده کردهای به تعب و سختی میافکنم و سپس واقع نخواهد شد مگر آنچه من اراده کردهام.
اندیشیدن به جبر و اختیار و مرزبندی آن ها در واقع جهان بینی یک فرد را تعیین می کند ، من به جبر اعتقاد دارم ، به این اعتقاد دارم که ما بنی بشتر در آنچه هستیم بی اختیاریم ، مسیر ها تعیین شده است و گاهی موکد و گاهی قابل تغییر ولی آنکس که تغییرشان می دهد در واقع ما نیستیم با اختیار ... در سوره انسان خداوند می فرماید نمی خواهید مگر آنچه خدا بخواهد ... اختیار بنی بشر فقط در انتخاب فعل است خوب یا بد ... این انتخاب به طور غیر مستقیم مسیر زندگی فرد را هم تغییر می دهد ... در واقع ما موجودات مختاری هستیم در نافرمانی و هیچ موجودی اینگونه به اختیار نیست ... با این جهان بینی بنده تسلیم طاغوت نمی شود از مرگ نمی ترسد فعل بد به خود فرد بر می گردد و خیر به خود او ولی آنچه به اون اعتبار داده است یا نداده به او بر نمی گردد این انتخاب خداوند است نه ما- باید تسلیم بود و در مقام رضا ... حکم آنچه فرمایی - لطف آنچه تو بنمایی ....
- ۹۶/۰۸/۱۴