این کویر های غریب
دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۰۲ ق.ظ
وقتی مشکلات به بشری هجوم می آورند که در حد تحملش نیست و می گوید "دارم دیوانه می شوم" در واقع در مرزی قرار دارد که پس از آن هیچ چیز مثل سابق نیست - بعد از این مرز همه چیز مثل هم است - هیچ چیز نه هیجان دارد نه درد - سر شدن آدم ها دقیقا از این نقطه شروع می شود - آدم ها دیوانه نمی شوند در واقع آنها حس واکنش خود را به مسایل از دست می دهند و این راه کار فرار روح آنهاست از موقعیت هایی که دیگر توان پذیرشش را ندارند .... تمام دیوانه ها روزی آدم هایی بودند که تنها رها شده اند ... کویر روزی دشتی بود سرسبز که مهربانی ابر از او روی برتافت...
- ۹۶/۰۵/۰۹