محرم راز

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه

حصار دل(یک داستان کوتاه )

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ق.ظ

آقا سید مرتضی را همه ی اهل محل می شناختند ، ته بازارچه یک حجره داشت ،کوچیک بود اما وقتی کنارش تو حجره می نشستم دلم باز می شد .از قلم کاری چیزی سر در نمی آوردم ،آخه به قول مادرم که دل خوشی از بابای خدابیامرزم نداشت ؛ دلم مثل بابام با هنر اخت نبود ، آخرای بهار حوالی غروب بود که آقا سید سرشو گذاشت زمین ، همه ی اهل محل عزا دارش شدن.

خیلی بچه بودم که بابام مرد، معتاد بود ،مادرم می گفت اگه نمی مرد سرشکستگیش واسمون بیشتر می موند.

من پنج سالم بود و خواهرم  دو سال کوچیک تر از من ، مادرم واسه مردم کار می کرد ، آقا سید هر چند وقت یک بار بهمون سر میزد ، بهش می گفتم دایی ، همیشه دست پر می اومد . من و آبجیم وقتی می دیدیمش قند تو دلمون آب می شد ، آخه ته جیبش همیشه واسه ما خوردنی پیدا می شد. آقا سید فقط دایی من نبود ، اینو روز تشیع جنازه فهمیدم ، دایی خیلی ها مثل من بود .

چشماش نمی دید چند سال پیش تصادف کرده بود و چشماش از سو افتاده بود ، تا تهرون هم برده بودنش اما فایده نکرد ، زنش تعریف می کرد دکترش وقتی شنیده بود کارش چیه رفته بود تو فکر ، آخرش  حاج خانمو کشیده بود کنار و گفته بود : "کاری از دست دکتر دوا ساخته نیست " حاج خانم بهش گفته بود : " اگه می شه چشمای منو بذارین جا چشمای سید ، آخه چشمای  سید بازوشه کلی آدم ازش نون می خورن " دکتر هم بهش گفته بود :" استغاثه پیش  خدا کن مادر که طبیب اصلی اونه ما همه واسطه ایم ."

وقتی به سید گفته بودن  دردش چیه گفته بود راضیم به رضای خدا مال خودش بود پسش گرفت.

یک روز دمدمای اذون بود ،تو حجره کنارش نشسته بودم بهش گفتم :"می بخشی می پرسم دایی ، توتاریکی  خلوتت دلگیر نمی شی ؟" گفت :" نه دایی من چیزایی می بینم که چشمای شما سوی دیدنشو نداره و چیزایی می شنوم که گوشاتون جون شنیدنشو نداره."

بهش گفتم :" آخه قلم زنی هنر دسته بی نور چشم سختت نیست ؟" خندید و گفت :" چشم هنر تو دل هنرمندشه ." بهش گفتم :" آخه همه می گن چشم دیده بون دله " آهسته گفت :" دلی که حصار نداشته باشه دیده بون به کارش نمیاد."

  • معصومه نیکبخت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">